Thursday, March 20, 2008,1:25 AM
یک ِ یک


همه چه خوشحالند
میدونی من ... من هیچ وقت آروم نبودم
آروم منظورم آرامشه....
...آرامش
آرامش که مثل یخ خنکه و مثل خواب سبک
کاش می شد یکم خوشحال شد
از این عوض شدن
از بوی نم روزنامه
از تخم مرغ های سفالی
از بوی کفش نو
از زبری پیراهن
از پیاده روهای تنگ پر از تنگ
از آدمای بیخود خوشحال
از صدای شکستن پسته
ازتکرار بی امان " سال نو مبارک"
از تهران خلوت
از آمدن....از رفتن
.
.
.
حیف اما
.
.
.
نمیشه
.
.
.
آدما دارن تند تند راه میرن
.
.
.
من
.
.
.
نگاه می کنم فقط
.
فقط



yn
1/1
1:32

 
by yn
Permalink ¤