Saturday, December 13, 2008,12:30 AM
_37


وقتی تو نیستی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چه فایده

Labels:

 
Tuesday, December 02, 2008,1:09 PM
defloration of a bitter dream


پاریس ، پاریس قدیمی من
پاریس فاحشه های مو مشکی و قد بلند که کیف ورنی همرنگ موهایشان بدست می گرفتند
با چوب های سیگار بلند
پاریس صندلی های چوبی کافه های کنار خیابون های تنگ
پاریس شراب و پنیر و سنگفرش های خیس
پاریس گرافیتی های ایستگاه های مترو
پاریس دسته های کرفس تو زنبیل های حصیری زن های هر روزه اش
پاریس من چه بلایی سرش آمده...
فاحشه هایش دامن کوتاه می پوشند و لاک قرمز به ناخن می زنند
توی کافه هایش کوکا کولا سرو میکنند ، خیابون های تنگش بوی پنیر آب شده روی همبرگر می دهد
و پیدا کردن صندلی خالی در مترو شبیه به معجزه شده
.
.
.
بدون چتر، زیر بارون سوار تاکسی فرودگاه میشم
باورم نمیشه باید آدرس محل زندگی ام را برایش توضیح بدهم
جای ابر دود توی آسمونه
میرسم خونه
خودم رو پرت می کنم روی کاناپه
بوی نم میدهم
شومینه با دیوار های دود گرفته اطرافش گرمه
از پنجره کثیف و گل گرفته فقط ابرهای خاکستری معلومند
اندازه یک کوه سنگین شده ام
آشپزخانه بهم ریخته اندازه خانه پدری ام دور بنظر می رسد
بارونی خیس را روی کاناپه تنها می گذارم و خودم را به آشپزخانه می رسانم
ظرف های توی سینک orgy راه انداخته اند
نگاهم به لامپ روی کابینت که برای پیرزن همسایه گرفته ام می افتد
امروز،باید
کتری را روی گاز می گذارم
تن خسته ام را به کابینت می سپارم و اتاق را به نگاهم می رسانم
امروز صبح هم فراموش کردم
تخت دونفره ام را که هر شب فقط جای یک نفرش به هم می خورد ، مرتب کنم.
میز چوبی کهنه دوست داشتنی ام هتل پنج ستاره موریانه ها شده
غذا؟
شراب؟
هوس قهوه تلخ با پنیر آب شده روی ژامبون با تست مادام لیون کرده ام
الان اما
فقط می توان قهوخ تلخش رو بنوشم
اینجا کسی تلخ نوشیدن قهوه رو نشانی برای انتلکتوال بودن نمیدونه
هه ه ه ه...
یاد سال های دور می افتم
سال های دور و تو
سال های دور و سینما و تو
سینما و چنار های پارک وی و تو
چنار های پارک وی و قهوه تلخ و تو
قهوه تلخ و کاناپه نرم و تو
ذهن شلوغ تو و اتاق بهم ریخته من و تو
تو و تو و تو
.
.
.
لبخندم پاره میشود ، گلویم سفت
صدای کتری بلند می شود
خودم رو از کاناپه می کنم و سراغ کتری می روم
دستی به صورت اصلاح نشده ام می کشم
- ته ریش اتفاق خوبیه ، زیاد
می گفتی اگه می بودی
نبودی نگفتی
صدای زنگ در
حتماً باید ایوت باشد
لامپ را بر می دارم و به سمت در می روم
-Je suis venu*

---
by yn
12/9/87
* آمدم
writen according to the song:"Et si tu n' existis" by Joe Dassin
Ss made this