دارم جون میدم
جون دادن هم از چیزهایی که هرکس باید خودش تجربه ش کنه
تنها
.
.
مثل عشق
مثل مرگ
دوست دارم چند نفر با چاقوهای آخته
بیفتند به جونم
بزنند م
با چاقو
به پهلو م
به دنده هام
به قلبم
این چیزی که توم ه
بریزه بیرون
این چیزی که تو مه مثل موریانه داره می خوردم
بریزه بیرون این تنفر
از خودم
کاش می شد خودم را پاره کنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.